عملیات خرید ماشین هنوز در دست بررسی میباشد....

 امروز(امروز که نه دیروز) داداش ببعی از دنده راست پاشده بود...صب خودش گف حاضر شو بریم یه جا نمایشگاه ماشینه شاید شانس زد پس کلت و یه ماشین گیرت اومد...منم که از خدا خواسته سریع شال و کلاه کردم و براه افتادیم...اماچشمتون روز بد نبینه... تا از اتوبان خارج شدیم یهو جلوی ماشین شروع کرد به دود کردن... ما هم که اقا هول کردیم و به اولین پمپ بنزین که رسیدیم سریع پیچیدیم توش...ببعی شروع کرد به وارسی کردن ماشین... (منم که  الحمدالله از بیخ عربم نشستم ببینم اخر و عاقبت این ماشین چیمیشه)...بالاخره بعد کلی کلنجار رفتن ببعی فهمید که مشکل از اون لوله ای هستش که اب ازش رد میشه...لوله یه قسمتش پاره شده بود و اچار لازم داشتیم... اما هر چی فک کردیم یادمون نیومد که اچار به انگلیسی چی میشه.... واسه همین زنگ زدیم داداش کوچیکه و ازش پرسیدیم...یه بنده خدایی که اونجا کار میکرد... اومد و لاستیکو برید و ماشین درس شد... منم ۱۰ دلار بزور گذاشتم کف دستش...

خلاصه رفتیم نمایشگاه اما اون ماشینی که من میخواستم پیدا نکردم...من عاشق ماشینای کوچیک هستم...اما مادرم میگه ماشین بزرگ بگیر... وقتی عیالواز شدی که دیگه این ماشین بدردت نمیخوره که.... (منظور از عیالواری دوستان میباشد)...منم گفتم قرار نیس که یه ایل تو ماشینم سوار شن که....

تو راه خونه ببعی کرمش گرف که زنگ بزنیم به مادر الکی بگیم که ماشین خریدم..

ببعی: حاج خانوم طناز  از یه ماشین خوشش اومد و خریدش...

مادر هنوز دوزاریش نیفتاده: خوب چه ماشینی...

ببعی: یه بی ام و سفید بامایلج۱۷۰...

مادر: ای دیونه....بهش بگو صب کنه بعدن بریم ببینیمش شاید خوب نباشه...

من: من دیگه خریدمش...

مادر که هول برش داشته در حال  داد و فریاد: طناز....گوش کن این ماشینه بدردت نمیخوره...اینهمه مایلج داره....

من: اخه خوشکله...دوسش دارم..

مادر: نه بابا بدردت نمیخوره...وای که چقد لجبازی تووووووو

من و داداش ببعی:  سرت کلاه گذاشتیم....

مامان: ای دیونه ها...

 

امروز یکم با داداش ببعی حرفمون شد و اوضاع بیریخت شد... اما عصر که اومدم خونه ببعی اومد بغلم کرد گفت اشتی کنیم بسه قهر بازی...منم طبق معمول خر شدم... بعدم ببعی بردم رستوران هاوایی و جبران همه دلخوریها رو کرد... پول میزم خودش حساب کرد و منو برد نمایشگاه ماشین...گرچه بازم ماشین جور نشد اما خداییش امروز سنگ تموم گذاش....

خدا کنه هیچ وق محتاج هیچ تنابنده ای نشید...